Family Day
دیگه فامیلیمون شکل و بو و رنگش عوض شده. مثل قدیم ها نیست. شکلش عوض شده. ولی باز هم قشنگه .
حالا دیگه رز بزرگ شده و رایانی هم هنوز داره با خودش کلانجار میره که بزرگ بشه یا نه :-)
گاهی با هم بگو مگو میکنن گاهی مثل کوچیکی هاشون سر به سر هم میگذارن و باهم بازی میکنن.
بیشترین تغییری که رز کرده اینکه خودش رو زیاد با ما قاطی نمیکنه و مطمنم که کاملا برای این سن طبیعیه. تمام سعی امون رو میکنیم که یه جوری هایی یه وقتی هایی با ما وصل بشه.
اکثرا دوست داره تو موبالش فیلم ببینه و گاهی هم با ما برنامه های Voice, Amirecan Got Talent,Xfactor رو میبینه البته از برنامه های ایرانی هم Stage
به همین هم راضی هستیم
سعی میکنم زیاد دیگه بهش بکن نکن نکنم که از من بدش نیاد ولی همینطوری هم نمیشه ولش کنم باید گاهی نظارتی داشته باشم به طوری تو مخش هم نباشم :-)
رایان حرف گوش کن تره و سعی میکنه دل ما رو بدست بیاره تمام سعی اش رو میکنه ما رو خوشحال کنه و با هامون کنار میاد.
البته که یاد گرفتم برای اینکه تاثیر گذار باشم باید تغییر رو از خودم شروع کنم
این دوره ها و مدیتیشن ها و یوگا و....... ریکی ..... خیلی اثرات خوبی روم گذاشته خیلی صبورتر با حوصله تر و بهتر با مسائلم کنار میام. و تاثیر رفتارم رو هم رو اطرافیانم میبینم که چقدر محیط خونه دلپذیرتر و بهتر شده.
درسهام رو هم بدون دلشوره و دغدغه و نگرانی و با لذت میخونم
خلاصه همه چیز روی خط درستی داره پیش میره و همه اینها رو مدیون یه چیز هستم و اون خودشناسی
هدفم از اینجا نوشتن تنها یاد آوری کارهایی که دارم انجام میدم و به چه سمتی دارم میرم و ثبت تجاربم در زندگی با بچه ها و همسرم و اطرافیانم است. و فکر کنم دیگه این وبلاگ رو دیگه هیچ کدوم از اون دوستهای مجازی قدیمی ام نمیخونن.
فکر میکنم برای امروز هم نوشتن کافیه
امروز بیستم فوریه است ساعت 5:48 بعدالظهر
مونا
رز عزیز ما در 6 مهر ماه سال 1383 در شهر کیچینر کانادا پا به این دنیا گذاشت و زندگی و خونه ما رو با وجودش گرمتر و با نشاط تر کرد.رایان فقسلی رو هم خدا دوسال بعدش 10 شهریور 1385 در همون شهر کیچینر کانادا بهمون هدیه کرد. البته قرار بود که سوم مهر به دنیا بیاد که کوچولوی ما طاقتش سر اومد و زودتر به ما پیوست.